در دنیایی حضور داریم که ابتدای یک دنیای بسیار پیچیده است. در این دنیا که از حدود 50 سال پیش شروع شده است دیگر نمی توان به موضوعات اطراف به صورت یک طرفه نگاه کرد. همچنین نمی توانید به علمی که داشته اید خیلی مطمئن باشید. هر روز فرآیند ها و ساختارهای جدیدی به دنیا اضافه می شود که تمام تصورات ما را درباره قدیم تغییر می دهد.این مسئله درگیری ها و چالش های متعددی برای شرکت ها، سازمان ها و افراد بوجود آورده است. در محیطی که تغییرات به سرعت در آن رخ می دهد، اقتصاد جهانی بر اساس دانش های نوین و خلاقانه حرکت می کند، ساختار شبکه سازیهای کسب و کار متفاوت شده است و تکنولوژی های جدید که هر روز بر تعداد آنها افزوده می شود همه در این روند موثر هستند.
در چنین محیطی مدیریت استراتژیک نیازمند روش ها، دیدگاه ها و پارادایم های استراتژیک جدیدی است تا بتوانیم در مسیر درست بمانیم. سازمان ها دیگر نمی توانند مسیر حرکت و تفکر توسعه ای خود را بر روی رشد منطقه ای متمرکز کنند، بلکه می بایست بتوانند جهانی فکر کنند و جهانی حرکت کنند.
در این روند شبکه سازی، تفکر، خلاقیت، تاثیرگذاری، رهبری و هر چیزی که در مسیر توسعه به آن نیاز است باید به یک تفکر استراتژیک نوین یا نئو استراتژیک متصل گردد.
در تعریف استراتژی برنامه ای از فعالیت ها است که برای رسیدن به یک هدف بلند مدت کلی طراحی شده است.
در تعریف اولیه استراتژیست با فردی در سیاست یا جنگ پیوند می خورد که امروزه در تمام صفحه های کسب و کار و زندگی رسوخ کرده است. استراتژیست فردی ماهر در حوزه طراحی فعالیت ها وسیاست گذاری هایی است که طی آن سازمانی می تواند به اهداف بلند مدت خود برسد.
یکی از مواردی که تغییر کرده است مسئله استراتژی است. در دوره های قبل و در حوزه استراتژی متخصص تنها می بایست روند حرکت را از داخل نگاه کند. نئو استراتژی ساختاری است که از ترکیب استراتژی، کوچینگ ، تحلیل گرهای بازارهای مختلف و انواع دیگری از مختصصین و مشاورین تشکیل شده است و سعی دارد هماهنگی درستی بین کارآفرینی، روانشناسی شناختی و اجتماعی، حرکت های روحی و مذهبی، جامعه شناسی و انسان شناسی را ایجاد کند.
در ساختار جدید استراتژی نوین یا نئو استراتژی دیگر یک فرد حضور ندارد، بلکه روند اجرایی پروژه براساس تفکر گروهی از متخصصین و مشاورین است که همگی یک هدف را دنبال می کنند. همچنین این افراد به بخشهای از تخصص ها و دیدگاه های مورد نیاز برای تدوین یک استراتژی جدید باید تا حدودی آگاهی داشته باشند.
نئو استراتژی در دلیل جامعیت خاص خود در روند برنامه ریزی فعالیت ها و اجرای آنها چندین سطح از استراتژی برتری دارد
از جمله اینکه دیگر فعالیت ها توسط یک فرد اتخاذ نمی شود و گروهی از متخصصین جامع الشرایط در کنار هم تصمیمات اصلی را می گیرند.
همچنین بر اساس نوع فعالیت سازمانی که نیاز به نئو استراتژیست دارد میزان و تعداد مشاورین می تواند بسیار متنوع و متغیر باشد.
آنچه در ادامه درباره نئو استراتژی خواهیم خواند
در ادامه سعی می کنیم که به صورت جامع درباره مواردی حرف بزنیم که یک استراتژیست را به یک نئو استراتژیست تبدیل می کند.
در این مورد می توان به این مباحث اشاره کرد:
بسیاری از ما زمانی که شروع به انجام کارهای مهم مانند تدوین استراتژی می کنیم فراموش می کنیم که بخشی از روند توسعه علم خود را مورد بررسی قرار دهیم. این کار به ما کمک می کند تا بتوانیم علاوه بر دیدن مسیر رشد بتوانید درباره آینده هم دیدگاه بهترین داشته باشیم. بنابر این در یکی از مقالات آتی به بررسی گذشته و آینده مدیریت نئواستراتژیک می پردازیم. جدای از مسیرهای کلاسیک در مدیریت استراتژیک، جهتهای جدید - که مدیریت نئواستراتژیک را شکل میدهند - در تلاش هستند تا با رشتههای مکملی مانند کارآفرینی، روانشناسی شناختی و اجتماعی، جنبشهای معنوی و مذهبی، جامعهشناسی و انسانشناسی همافزایی پیدا کنند. این ساختار ها به مهارتهای بعدی مشاوران حوزه استراتژی نیز اضافه می شود.
شبکههای دانش بین شرکتی شبکههای پیچیدهای از پیوندها هستند که انواع شرکتهای خاص را در داخل و بین صنایع به هم متصل میکنند. بنابراین نیاز داریم با هدف کمک به پاسخگویی به درخواستهای بازارهای جدید برای دید پویاتر و چندسطحیتر از درک ساختارها و فرآیندهای شبکه، از تحقیقات پیچیده شبکه برای فرمولبندی یک چارچوب نظری چند سطحی استفاده میکنند که پویایی ساختاری و ایجاد دانش و پتانسیل انتشار شبکههای بینشرکتی را روشن میکند.
بعد نیاز داریم که این روند ها را در حوزه های مختلف بررسی کنیم. یکی از حوزه هایی که بسیار مورد توجه قرار گرفته است بررسی ساختارهای استراتژیک بر روی مدیریت های مربوط به هتل داری است که سعی می کنیم با بررسی آن در ابتدا و تعمیم آن به گروه های دیگر این روند را توسعه دهیم.
مبانی تفکر استراتژیک نیازمند یک استدلال مؤثر، راهبردی و علّی است که تفاوتهای بین برنامهریزی استراتژیک و تفکر استراتژیک را تشریح میکند و پیشنهاد میکند که روشهای سنتی برنامهریزی دیگر مانند گذشته مزایایی را به همراه ندارد. تجزیه و تحلیل آنها این شکست را در استفاده از یک منطق استدلال علّی قرار می دهد که به تنهایی دیگر برای سازمان ها سودی ندارد. پس چاره ای نداریم مگر اینکه روند و ساختاری جدید را برای آینده خود متصور شویم. در سلسله مقالاتی که در ادامه بررسی خواهیم کرد به موضوعاتی می پردازیم که هر کدام می تواند راهی جدید را برای توسعه شما خلق کند. تنها کافی است که ذهن خود را محدود به دنیای قدیم نکنید.