سرعت رشد تکنولوژی و به دنبال آن سرعت رشد کسب و کارها در عصر حاضر بسیار سریع است. در این بازار جهانی هر کمپانی برای بهتر دیده شده و رساندن صدای خود به مخاطبین هدف، نیاز به ابزارهایی دارد. یکی از این ابزارها خلاقیت است. البته مبحث خلاقیت و نوآوری چیز جدید نیست ولی همیشه کارگشا بوده است. نکته مهم این است که برای رسیدن به خلاقیت و تفکر خارج از چارچوب میتوان آموزش دید و این امری اکتسابی است. در ادامه به بررسی بیشتر خلاقیت و روشهای دستیابی به آن میپردازیم.
خلاقیت در واقع تفکری نو و خارج از چارچوبنسبت مسائل ثابت و تعریف شده قبلی است. خلاقیت جزء مهارتهای نرم هر فرد به حساب میآید. منظور از مهارتهای نرم آن دسته از مهارتهایی هستند که مقیاس و مدرک ندارند اما قابل یادگیری هستند. مهارتهایی مانند مدیریت استرس، مدیریت زمان، کنترل احساساتی مانند عصبانیت، تعاملات بین فردی و... در این دسته جای دارند. که همگی قابل یادگیری هستند و نیاز به تمرین و ممارست دارند.
خلاقیت و سنگ بنای آن به اجداد ما بر میگردد و آنها به روشهای خلاقانه برای ادامه حیات نیاز داشتند.قبل از دهه ۱۹۵۰ مفهوم خلاقیت مورد مطالعه قرار نگرفته بود. اما بعد از آن دو روانشناس سر شناس به نامهای جی پی گیلفورد (JP Guilford) و پل ای تورنس (Paul E Torrance) مفهوم خلاقیت در علم روانشناسی را مطرح کردند و تحقیقاتی در این زمینه صورت گرفت. برای مثال، همه میدانیم که کودکان با بزرگتر شدن میزان خلاقیتشان کمتر میشود و به نظر میرسد که این امر تنها مربوط محیط پیرامون و سیستم مدرسه نیست بلکه با تغییراتی که در مغز آنها رخ میدهد، ارتباط دارد.
همچنین تحقیقات جامع دیگری که در این زمینه وجود دارد نشان میدهد که خلاقیت بیشتر به نوع تربیت، محیط و طرز فکر افراد، آموزش و... بستگی دارد تا ژنتیک. البته پنتیک و هوش بالا بی تاثیر نیست اما نمیتوان آن را تنها عامل موثر معرفی کرد.
آمابیل در سال ۱۹۸۹ تعریف مشخصی برای خلاقیت ارائه داد که در آن سه عامل انگیزههای درونی، مهارتهای مربوط به موضوع و مهارتهای مربوط به خلاقیت مطرح شد. به گفته وی این سه عامل جز اصلی در خلاقیت محسوب میشود و همه چیز حول همین محور است.
برای به وجود آمدن یک ایده خلاق باید مراحلی را طی کرد که در ادامه به آنها میپردازیم.
در مرحله حقیقت یابی یا آمادگی، فرد به سراغ مسئله و تعریف آن میرود و به خوبی آن را واکاوی میکند. هر چه زمان بیشتری در این مرحله صرف شود موضوع شفافتر و کار برای ادامه راحتتر میشود.
در این مرحله فرد به دنبال جمعاوری و انتخاب دادههای مربوط به موضوع است و باید از میان انبوهی از مطالب اطلاعات مفید را گردآوری کند. مطالعه در زمینههای مربوطه، شرکت در سمینار و دورههای آموزشی، ثبت اطلاعات به صورت مداوم و مشورت با افراد گوناگون میتواند اطلاعات خوبی را در اختیار فرد بگذارد.
بعد از اینکه دادههای لازم جمعاوری شد باید به سراغ پالایش و آنالیز دادهها رفت و حسابی آنها را بررسی کرد. طبقه بندی و تفکیک دادهها و اطلاعات کسب شده نقش مهمی در ادامه راه دارد. آنالیز دادهها در مغز به طور اتوماتیک رخ میدهد که به اصطلاح به این دوران کمون میگویند و باید به مغز این فرصت را داد تا با آسودگی این مرحله را طی کند.
در این بخش سعی میشود تا با سرنخهای موجود و حاصل از پردازش اطلاعات به ایدههای اولیه دست پیدا کرد. در این مرحله معمولا از تکنیک طوفان فکری استفاده میکنند. در این تکنیک افراد در یک جلسه دور هم جمع میشوند و از تجارب و افکار خود میگویند. افکار باید در این جلسات به صورت آزادانه بیان شود و ایدهای که بیشترین طرفدار را دارد انتخاب میشود. توجه داشته باشید که بسیار مهم است که در این جلسات افراد با ذهن باز و به دور از قضاوتها حضور پیدا کنند.
بعد از اینکه ایده شکل گرفت و چکش کاری شد باید به صورت آزمایشی اجرا شود. ممکن است ایده نهایی مشکلات و ضعفهای ریز و درشتی داشته باشد که تنها در مرحله اجرا خودش را نشان میدهد.
بهتر است در مرحله اجرا بازخورد بگیرید و از افراد متخصص نظر خواهی کنید. واضح است که پس از طی مراحلی که مطرح شد میتوان به فکر اجرای آن در مقیاس بزرگ بود.
همانطور که گفتیم برای بروز و ظهور خلاقیت نیاز به کسب دانش و اطلاعات کافی است تا بتوان با مهارتو قدرت ذهن از میان آنها به ایده ناب رسید. اما این میان موانعی نیز بر سر راه است که برای گذر از آنها ابتدا باید آنها را شناسایی کرد. در ادامه به بررسی برخی از این موانع میپردازیم.
اولین عامل که افراد با آن مواجهه دارند، ترس است. البته ترس برای شروع هر کاری وجود دارد و تا حدودی امری طبیعی است اما اگر به سدی برای انجام کار بدل شود باید با آن مقابله کرد. راههای مختلفی برای مقابله با ترس در علم روانشناسی وجود دارد که میتوانید با گذراندن دورههایی به قدرت ذهنی خود آگاهی پیدا کنید و این مانع را پشت سر بگذارید. ترس در بحث کار و ایده پردازی بیشتر به خاطر مواردی همچون از دست دادن شغل، ترس از اشتباه کردن، ترس از تمسخر دیگران، ترس از ترد شدن و... است که همگی قابل حل و پیگیری هستند. اگر ذهن خود را طوری پروش دهید که جسارت را جایگزین ترس کند، میتوانید در بحث ایده پردازی و خلاقیت به موفقیتهای شگرفی دست پیدا کنید.
ممکن است مدت زیادی وقت صرف کنید تا با یک تفکر خلاقانه به راه کاری برای حل مشکل و یا تاسیس کسب و کار نو برسید اما با موانع بیرونی مانند قوانین و مقررات سختگیرانه روبرو شوید. به احتمال زیاد مواجه با این مانع موجب دلسردی شما میشود و ممکن است هیچ حرکت رو به جلویی انجام ندهید. اما باید در نظر بگیرید که این مقررات برای همه یکسان است و حال که ایده خود را با تلاش و ممارست به خلاقانهترین شکل ممکن طراحی کردهاید حتما از این مرحله هم عبور خواهید کرد. البته گاهی ممکن است اوضاع بر وفق مراد شما پیش نرود و نتوانید برای چالش پیش رو راه حلی پیدا کنید.
معمولا برای اینکه ایده خلاقانه به درستی شکل بگیرد باید وقت و انرژی زیادی صرف شود اما گروهی از مدیران و صاحبان کسب و کارها توقع بی جا از کارکنان خود دارند و میخواهند ظرف مدت کوتاهی به مطلوب خود برسند. باید در نظر داشته باشید که هر چه فشار و استرس کار بیشتر باشد مغز به صورت خودکار کارایی خود را کاهش میدهد و در نتیجه نمیتوان توقع ایده درخشان و خلاقانه داشت.
برای اینکه بتوانید شاهد خلاقیت در محیط کسب و کار خود باشید نیاز از تا مواردی را رعایت کنید که در ادامه به برخی از آنها اشاره میکنیم.
مقررات سفت و سخت و محیط کاری خشک موجب میشود کارکنان در میان چارچوبهای از پیش تعیین شده گیر کنند و نتوانند تواناییهای خودشان را بروز دهند. بهتر است توقعات خود را از افراد پایین بیاورید و اجازه دهید آنها در یک محیط آرام و صمیمی به کارها رسیدگی کنند. انعطاف پذیری شما در جایگاه کارفرما موجب میشود که شخص با اطمینان خاطر به دنبال کشف ایدههای نو برود. واضح است که این امر در نهایت منجر به موفقیت کل مجموعه خواهد شد.
عوامل محیطی در احوالات و روحیات اشخاص تاثیر گذار است. از این نکته میتوان در محیط کار کمک گرفت و موجب شوق و افزایش روحیه مثبت در کارکنان شد. همانطور میدانید خلاقیت با ویژگیهای مثبت رابطه مستقیم دارد و اگر فرد احساس خوبی داشته باشد میتواند ایدههای خوبی را مطرح کند.
در اینجا منظور از عوامل محیطی رنگ، صدا، دما، دکوراسیون است که به طور خلاصه به آنها میپردازیم.
روانشناسی رنگ به ما میگوید که چه رنگهایی موجب افزایش حس خوب در افراد میشود. مثلا رنگهای گرم هوشیاری افراد را افزایش میدهد و راندمان کاری را بالا میبرد. بهتر است از رنگهایی که چشم را زود خسته میکند استفاده نکنید. رنگهایی مثل آبی، سبز و زرد روح انگیز هستند و علاوه بر القا حس آرامش، محیط را از کسل بودن نجات میدهد.
کنترل میزان صدا و نویزهای محیط موجب افزایش تمرکز و کارایی بیشتر کارمندان میشود. برای مثال میتوانید از پنجرههای صداگیر و یا دیوارپوشهای ضد صدا استفاده کنید تا محیط کار در آرامترین شکل ممکن باشد.
شاید به نظر نیاید اما دمای محیط هم میتواند بر اعصاب و حال افراد تاثیر بگذارد بدیهی است که اگر دمای اتاق تنظیم نشده باشد افراد نمیتوانند به خوبی روی وظایف خود متمرکز شوند.
ممکن است یک کارفرمای مقتدر با خود فکر کند که کارمندانش نباید حتی لحظه ای دست از کار بکشند اما به واقع اینطور نیست. اتفاقا برای اینکه کارکنان بازدهی بهتری داشته باشند و بتوانند به ایدههای خلاقانه برسند نیاز است تا حین کار، استراحت کنند و میان وعدههایی میل کنند تا انرژی و قوا از دست رفته خود را تامین کنند.
جو حاکم بر محیط کار در روحیه افراد و مدل کار کردن آنها موثر است. پر واضح است که هر چه محیط کاری سالم و به دور از حاشیه باشد راندمان کاری بالا میرود و افکار و حواسها به سمت خلق ایدههای نو میرود. بهتر است همیشه طوری رفتار کنید که کارمندان بتوانند با یکدیگر احساس همراهی کنند و در کنار هم از پس چالشهای مختلف بر بیایند.
این را بدانید همیشه عملکرد تشویقی بر فعالیتهای تنبیهی ارجحیت دارد. اگر ایدههای خلاقانه را با روی باز بپذیرید و به کارکنان خوش فکر بیشتر بها دهید، میتوانید شاهد رشد بیشتر آنها باشید. با برقراری طرحهای تشویقی علاوه بر کارکنان خوش فکر، دیگران هم ترغیب میشود تا به ایده مطلوب برسند.
هر یک از کارکنان میتوانند شخصیت مستقل خود را داشته باشند و اگر فردیت آنها را بگیرید امکان دارد آنها نتوانند خود واقعیشان را به نمایش بگذارند. این محدودیتها مانع این میشود که افراد خلاقانه فکر کنند. باید بدانید احترام به افکار و شخصیت افراد اولویت دارد و این کار به نفع هر دو طرف است.
در این مطلب به خلاقیت و تاریخچه آن پرداختیم و سعی کردیم تا مفهوم آن را بیشتر توضیح دهیم. همچنین از مراحل شکل گیری خلاقیت و موانع پیش روی آن گفتیم. علاوه بر این گفتیم که خلاقیت تا حدود زیادی اکتسابی است و میتوان با روش های مختلف آن را تقویت کرد. در پایان هم به فاکتورهای موثر برای رشد خلاقیت در محیط کار اشاره کردیم. اگر نیاز به تیم خلاق برای کسب و کار خود دارید میتوانید از امکانات تیم ما استفاده کنید چرا که آژانس ما میتواند شما را به افراد متخصص وصل کند. همچنین تیم ما مشاورانی دارد که میتوانند شما را در مسیر پرورش ایده کمک کنند تا به مطلوب خود برسید.