بدون برنامه حرکت کردن در شلوغی بازار رقابتی امروز، مثل حرکت کردن در تاریکی است. همه کسب و کارهای موفق دنیا برای خود استراتژی خاصی طراحی میکنند که به نوعی نقشه راه برای همه بخشهای آن است. اگر نمیدانید برای داشتن یک استراتژی مناسب باید از کجا شروع کنید بهتر است تا پایان این مطلب با تیم ما همراه باشید.
استراتژی بازاریابی برنامهای است کلی برای دستیابی به مشتریان بالقوه و تبدیل آنها به مشتریان وفادار. یک استراتژی اصولی و درست باید چهار P یعنی محصول (Product)، قیمت (Price)، مکان (Place) و ارتقا (Promotion) را پوشش دهد. منظور از محصول کالا یا خدمتی که به بازار عرضه میشود و باید عوامل مانند تنوع محصول، ابعاد و بسته بندی، طراحی، کیفیت و برند را در نظر بگیرید. در بحث قیمت هزینهای که در قبال محصول یا خدمت پرداخت میشود مد نظر است و باید عواملی همچون لیست قیمت، زمان تسویه، نوع تسویه و زمان پرداخت مشخص باشد. منظور از مکان، جایی است که قرار است محصول در آنجا به نمایش عموم در آید. کلیه فرایندها و افرادی که در این بخش نقش دارند شامل کانالهای توزیع، نحوه حمل کالا و بسته بندی در زمان حمل، محل عرضه کالا، انواع نقطه فروش یا P.O.S و... هستند. در نهایت منظور از ارتقا، کلیه اقداماتی است که موجب افزایش فروش و سود شرکت میشود. این اقدامات شامل تبلیغات، بازاریابی مستقیم، تعامل با مشتری و... میشود.
انتظار میرود که استراتژی بازاریابی طول عمر بیشتری داشته باشد و برنامه بازاریابی به نسبت آن عمر کوتاهتری دارد. طول عمر بیشتر استراتژی بازاریابی به این علت است که حاوی ارزشهای پیشنهادی و سایر فاکتورهای کلیدی است که در طولانی مدت همچنان ثابت میمانند. به بیان دیگر استراتژی یک نمای کلی ثابت است حال آنکه برنامه استراتژی به جزییات لجستیکی و کمپین مربوط میشود.
هدف اصلی استراتژی بازاریابی، رسیدن به یک مزیت رقابتی پایدار نسبت به رقبا است که در کنار آن فاکتورهایی مانند نیاز و خواسته مصرف کننده نیز در نظر گرفته میشود. تحقیقات بازار و عوامل متعدد دیگر در شکل گیری این استراتژی نقش مهمی دارند. منظور از تحقیقات بازار مجموعه فعالیتهایی است که برای شناسایی مشتریان بالقوه و بالفعل صورت میگیرد. این فعالیتها میتواند در تصمیمگیری و انتخاب یک استراتژی درست بسیار تعیین کننده باشد. در ادامه به بررسی مزایای استراتژی بازاریابی میپردازیم.
زمانی که تکنیکها و استراتژیهای بازاریابی به درستی اجرا شود به صورت اتوماتیک فروش شما نیز افزایش مییابد. این تصور غلط در بازاریابی وجود دارد که تنها در صورت ورود مشتریان جدید سود شرکت افزایش مییابد حال آنکه مشتریان فعلی پتانسیل بیشتری برای خرید مجدد دارند و سودآوری از این طریق بیشتر خواهد بود. در واقع اگر استراتژی خود را درست و اصولی طراحی کنید مشتریان فعلی و گذشته شما نیز بیشتر تشویق به خرید میشوند و چون یک بار تجربه این کار را داشتهاند اعتماد بیشتری برای خرید مجدد دارند. خرید مجدد یعنی ماندگاری در اذهان عمومی و در نهایت سود مضاعف.
شهرت و خوش نامی در دنیای تجارت یک امتیاز بسیار مثبت و قدرتمند است. برای افزایش اعتبار شرکت خود میتوانید از روشهای مختلفی مانند تبلیغات و بازاریابی شفاف و صادقانه، تعامل با مشتریان و احترام به حقوق آنها و... استفاده کنید. مصرف کنندگان در دنیای دیجیتال امروز بسیار هوشمندانه و آگاهانه عمل میکنند چرا که ابزار تحقیق و کسب اطلاعات به آسانی در اختیار آنها قرار دارد و با یک سرچ ساده میتوانند به دنیای وسیعی از دادهها برسند. بنابراین جلب رضایت و اعتماد برای کسب شهرت و بیشتر دیده شدن بسیار اهمیت دارد.
بازاریابی موجب میشود تا بازار و مخاطبین خود را به خوبی بشناسید و با توجه به نیاز آنها، اقدام کنید. برای شناخت بازار معمولا آن را به بخشهای کوچکتر تقسیم میکنند تا مخاطب هدف مشخص شود. تقسیم بندی بازار بر اساس فاکتورهایی مانند اطلاعات شخصی (دموگرافیک)، جغرافیایی، روانشناختی، رفتار خرید، فنی و غیره صورت میگیرد. در حقیقت همه مشتریانی که در بازار وجود دارند مخاطب بیزینس شما نیستند و نیاز است تا برای شناخت مخاطبین هدف، آنها را به دستههای کوچکتری بخش بندی کنید.
علاوه بر این با روشهای دیگر نیز میتوان به ذائقه مخاطب پی برد. یکی از این روشها ارائه پرسشنامه است که با استفاده از سوالات کمی و کیفی میتوانید متوجه سلیقه و نیاز مشتریان بالقوه خود شوید. البته برای پر کردن پرسشنامه نیاز است تا با طرحهای تشویقی مخاطب را به این کار ترغیب کنید چرا که پر کردن آن کار زمانبر و کسل کنندهای است و نیاز به محرک دارد و از سوی دیگر تعداد شرکتهایی که از این روش استفاده میکنند نیز روز به روز در حال افزایش است و همین امر موجب دلزدگی مخاطب میشود.
همانطور که همه ما میدانیم برای هر کسب و کاری فروش و سود بیشتر هدف نهایی است. اما نیاز است تا در هنگام طراحی استراتژی اهداف کوتاه مدت و بلند مدت بیشتری را تعیین کنید. اهداف بلند مدت نقشه اصلی راه هستند و اهداف کوتاه مدت مثل افزایش تعامل با مشتری، ایجاد سرنخ فروش و... موتور محرک کسب و کار شما. در واقع برای رسیدن به اهداف بلند مدت نیاز است تا صبر و حوصله پیشه کنید و ممکن است صاحبان کسب در میانه راه دلسرد شوند و اینجا است که هدفهای کوچک و کوتاه مدت به کار میآیند و موجب رشد و توسعه میشوند. بهتر است اهداف خود را طوری طراحی کنید که قابل دسترس باشند و از واقعیت به دور نباشند در غیر این صورت موجب دلسردی و شکست میشوند. همچنین اهداف باید بازه زمانی و پایان مشخصی داشته باشند. اگر اهداف شما قابل سنجش و اندازه گیری باشند به شما آمار دقیقی ارائه میدهند که میتواند برای ادامه مسیر مفید باشد.
بحث مالی و تقسیم بندی بودجه موضوع بسیار مهمی است که در استراتژی شرکت لحاظ میشود. اینکه بدانید تا چه سقفی در کدام بخش میتوانید هزینه کنید دید وسیعی به شما میدهد و میتوانید آزادانه عمل کنید. بودجه بندی موجب کاهش هزینههای اضافی میشود. اگر چه هرگز نمیتوان هزینهها را به صورت دقیق تخمین زد اما محاسبه هزینههای احتمالی و ذخیره منابع مالی برای مواقع اضطراری میتواند شرکت را از خطرهای پیش رو نجات دهد. همه این موارد تنها در صورتی محقق میشود که استراتژی شرکت شما به صورت اصولی و تخصصی طراحی شده باشد. گاهی ممکن است نتوانید به صورت فردی از پس چنین کاری بر بیاید و نیاز به مشورت با متخصصین داشته باشید. باید بدانید که جای هیچ نگرانیای نیست و این یک امر طبیعی است. اگر از مشاورین کار بلد کمک بگیرید اتفاقا زودتر به نتیجه میرسید. مشاورین و متخصصین تیم آکادمی کسب و کار اکبری در خدمت شما هستند تا با مهارت و تجربه خود در این زمینه به شما کمک کنند.
گاهی تنوع و فعالیت همه جانبه در تمامی کانالها و پلتفرمها فایدهای ندارد و موجب افزایش هزینهها میشود. اینکه بدانید کدام کانال تاثیر بیشتری بر فروش و جذب مشتری دارد کار ساده ای نیست اما غیر ممکن هم نیست. یکی از روشها برای پیدا کردن بستر مناسب امتحان کردن مدلهای ممکن است که البته نیازمند صرف هزینه و زمان است. اما راهکارهای دیگری مانند استفاده از برنامههای مدیریتی نیز وجود دارد که میزان آزمون و خطا و اتلاف زمان و انرژی را کاهش میدهد. همچنین آژانسهای تبلیغاتی به دلیل تجربهای که در امر بازاریابی دارند میتوانند منبع خوبی برای انتخاب بهترین گزینه باشند و کسب و کار شما را از سردرگمی نجات دهند. این دقیقا همان کاری است که ما در آژانس تبلیغاتی و آکادمی کسب و کارمان انجام میدهیم.
بازاریابی دامنه وسیعی دارد و روز به روز در حال رشد است چرا که در اکثر روشها وابستگی زیادی به تکنولوژی وجود دارد. همانطور که میدانید تکنولوژی از حرکت باز نمیایستد و هر آنچه که وابسته به آن باشد نیز همزمان رشد خواهد کرد. در ادامه به برخی از این شیوهها اشاره میکنیم.
در بازاریابی برون گرا تعامل از سوی شرکتها آغاز میشود و ممکن است کاملا یک طرفه باشد. بازاریابی برون گرا بر نحوه ارسال پیام اصلی شرکت تمرکز دارد و تبلیغات بیلبوردی نمونه خوبی از بازاریابی برون گرا است.
در این مدل از بازاریابی شرکت از اطلاعات شخصی مشتریان خود برای مواردی همچون معرفی محصول و یا تخفیفات مناسبتی استفاده میکند. مثلا در قالب ایمیل یا پیام پوش نوتیفیکیشن اقدام به بازاریابی میکند و به مشتریان در روز تولد و یا سالگرد ازدواج کد تخفیفی را ارائه میدهد.
در این روش صاحبان برندها اقدام به ارسال ایمیل به مشتریان خود میکنند تا آنها را برای خرید مجدد تشویق کنند. اطلاعاتی مانند ایمیل را میتوان با استفاده از نرمافزارهای مدیریتی مانند cdp به دست آورد. همچنین این نرم افزار به شما این امکان را میدهد که متوجه شوید آیا ایمیلهای شما توسط مشتریان باز میشود و یا اینکه مخاطبین هر چند وقت یک بار و چه زمانی به سایت شما سر میزنند.
در این مدل از بازاریابی دو یا چند شرکت برای رسیدن به هدف مشترک با هم همکاری میکنند. امکان دسترسی به مخاطبان جدید، ایجاد ارزش برای برند و رشد درآمد و غیره از مزایای این نوع بازاریابی است.
در بازاریابی روابط عمومی شرکتها با یک منبع خبری معروف همکاری میکنند تا سر و صدایی به پا کنند و معمولا زمانی از آن استفاده میشود که قرار است یک محصول جدید معرفی شود. این روش آگاهی عموم جامعه از برند شما و محصولات را افزایش میدهد و بر تجارت B2B تاثیر زیادی میگذارد چرا که شرکتهای زیادی با شما آشنا خواهند شد و امکان همکاری افزایش مییابد.
این مدل بازاریابی به صورت مستقیم در اختیار شرکتها نیست و در واقع نتیجهای است که از مجموعه فعالیتهای یک شرکت حاصل میشود. اگر مشتریان فعلی شما از کیفیت محصول، شیوه برخورد، خدمات پس از فروشو... رضایت داشته باشند، شما را به افراد جدید معرفی میکنند و چون این میان سودی برای فرد تبلیغ کننده وجود ندارد احتمال پذیرش آن بسیار زیاد است.
همانطور که از اسم این نوع بازاریابی پیداست، به صورت پنهانی و بدون اطلاع مخاطب صورت میگیرد. یکی از روشهای متداول بازاریابی مخفیانه، قرار دادن یک محصول در یک فیلم سینمایی و یا برنامه محبوب تلویزیونی است. البته این ورژن کمی قدیمی شده است و مخاطبین نسبت به این روش آگاه هستند. شیوه کمی جدیدتر آن تبلیغات زیر پوستی از طریق اینفلوئنسرها است که باز هم کمتر کسی وجود دارد که با این شیوه از تبلیغ آشنا نباشد. به هر حال این شیوه چندان برای مخاطب خوشایند نیست و ممکن است نتیجه عکس داشته باشد و چهره برند شما را مخدوش کند.
در این نوع بازاریابی هدف اصلی جا انداختن یک برند جدید و محصولات آن در بازار است که پروسهای بلند مدت دارد. این مدل بازاریابی جنبههای مختلفی مانند برند سازی بصری، سفیر برند و... را شامل میشود. برای تعیین میزان اثر بخشی میتوان آمار آگاهی افراد عادی جامعه از وجود برند را اندازه گرفت.
بازاریابی سببی یک استراتژی است که در آن شرکتها یک هدف خاص عام المنفعه را مشخص میکنند و در کنار آن به دنبال سود برای شرکت خود هستند. مثلا برخی از کسب و کارها در اینستاگرام اعلام میکنند که ده درصد از عایدی هر محصول وقف خیریه و یا کمک به نیازمندان میشود. از این طریق مشتریان ترغیب به خرید میشوند چرا که هم نیاز خود را بر طرف کردهاند و هم به هم نوع خود کمک کوچکی کردهاند.
در این مطلب به موضوع استراتژی بازاریابی پرداختیم و مزایای آن را به صورت مفصل بیان کردیم. همچنین به شیوههای مختلف و رایج بازاریابی پرداختیم. انتخاب یک استراتژی درست و سود بخش نیازمند مهارت و تخصص است بنابراین بهتر است از مشاورین تیم آکادمی کسب و کار اکبری در این زمینه کمک بگیری